بازاریابی برای کالاها، خدمات (مانند بیمه، بانک …)، رویدادها (مانند حوادث ورزشی، فرهنگی…)، اشخاص (مانند کاندیداهای ی، صنفی، هنرمندان، ورزشکاران و…)، اماکن (مانند نقاط توریستی، املاک،…)، سازمان‌ها (مانند سازمان‌های دولتی، خیریه…) و حتی ایده‌ها (مانند ایده یک سوداگری جدید برای جذب سرمایه‌گذار و تجاری‌سازی ایده) اتمام می‌شود. در مجموع بازاریابی بر روی محصولاتی اتمام می شود که قابل ارائه در بازار خاص خویش باشند و هدف آن کسب سود، از راه برآورده کردن خواسته مشتری است و تمرکز آن، بر ادامه دار بودن مبادله با مشتری می باشد.

 

بازاریابی در ایران چگونه است

 

تعریف دیگری که از بازاریابی در ایران رایج است، تفسیری است که فقط پافشاری بر جنبه برآورده کردن خواسته نده، که همان کالا می باشد دارد. در ایران بازاریابی در اغلب موارد به فعالیتی گفته می شود که همسو با برپایی احتیاج در بازار منظور و در نهایت محصولات موجود می باشد. در درستی بازاریابی در ایران، زیرشاخه ای از کار و جنبش های به شمار می آید. این در حالی است که در تمام دنیا، تعریف متداول علمی که برای این سوژه هستی دارد این است که، باید به عنوان احد از حلقه های آخر در فرآیند بازاریابی مطرح شود.

 

در ایران بازاریابی هم آرش با ارسال کردن نیروی انسانی برای تبلیغ و بالطبع آن ترغیب مشتری خفته برای محصولاتی که از پیش آماده شده می باشد. حالت بهتر آن بدین صورت است که بازاریابی همان تبلیغات محیطی و رسانه ای برای آشنایی و ترغیب غیرمستقیم مشتریان به است. نکته اینجاست که، سعی های چهره گرفته، فقط در انتهای رشته ای که کالا را در گزین کردن مشتری پیمان می دهد، انجام می شود. این در حالی است که بازاریابی باید بر همه فرآیندی دلالت کند که باعث رفع بیچارگی مشتری به بهترین حالت شدنی می شود.

 

یکی از مسائل مهمی که در حال آماده بسیاری از کمپانی های ایرانی با آن دست و پنجه نرم می کنند، عدم توانایی شان در محصولات تولیدی یا وارداتی می باشد. اغلب کمپانی ها انگیزه شکست خویش را، سستی در تقسیم می دانند، این در حالی است که عدم کالا یا خدمات، تنها بخش کوچکی از مشکلاتی می باشد که خود را نمایان ساخته است. ریشه اصلی دشوار را باید در همه پروسه های شرکت پیدا کرد و فقط سخت را بر گردن رقبا، تقسیم ، پرسنل و … نینداخت. در دنیای رقابتی امروز که همه کمپانی ها به اندیشه سبقت اخذ از رقبای بازرگانی خود می باشند الی سود بیشتری به دست بیاورند، استفاده از ابزارهایی که باعث تمایز ما با سایر رقبا می شود، کلید برنده شدن و محصولات می باشد. بدین سبب در ابتدا و پیش از مسیری که مایه فراهم آوردن شرایط رساندن کالای ما به مشتری می شود، باید کمی به عقب تر برویم و شرایط را برای کالای خویش آماده کنیم.

 

زمانی توانا به حل تمام مشکلات می باشیم و کوشش دسته شرکت زمانی به ثمر می نشیند که کالای متناسب با احتیاج مشتری ارائه دهیم، بها مناسبی برای کالا تعیین کنیم، فرآورده را به راحتی در دسترس مشتری قرار دهیم، برند اسم آشنایی برایش برگزیدن نماییم، بخش مناسبی از بازار را قصد گرفته باشیم، طراحی و بسته بندی مناسبی برای فرآورده در نظر بگیریم، پیام تبلیغاتی متناسب با کالا برایش گزینش کنیم و … .

 

لذا اگر همچنان شرکت شما در بحث مشکل دارد یا سهم بازار خویش را از سمت رقبا در خطر می بینید، باید چاره ای بنیادین بیندیشید و در گام اول، رویکرد خویش را نسبت به بازار و بازاریابی تغییر دهید.

 

باید بدانید ارتباط با مشتری، کلید موفقیت در بازاریابی می باشد. زیرا در پایان این مشتری است که محصول شما را اری و بهره‌گیری می نماید. در نگاه اول این موضوع چه بسا مبتدیانه جلوه کند، ولی با این حال شرکت های زیادی هستی دارند که همین ریشه-بن-بیخ به ظاهر ابتدایی را نادیده گرفته و کوشش در برقراری پیوستگی با مشتریان خود الی پیش از تلاش برای فرآورده نمی کنند.

 

این دسته از کمپانی ها محصول خود را بر پای بست، فرآورده رقبا، قیمت خویش را بر بنیاد هزینه‌ها و کانال‌های پخش خود را بر پای بست، توانمندی‌ های خود طراحی و پیاده‌سازی می‌کنند و جالب اینجاست که همچنان از ناکامی در و کسب سهم بازار شکایت می کنند.

 

بازاریابی در ایران,بازاریابی در ایران چگونه است,بازاریابی کالا

 

با کل این تفاسیر فهمیدن انگیزه کامیابی سازمان های بزرگ چندان دشوار نمی باشد. زیرا آنها بخش عمده ای از خرج های خود را صرف برقراری بستگی با مشتریان، حتی پیش از پروسه فرآورده می کنند. آنها برای هموار کردن مسیر محصول خود، پیش از ارسال آن به بازار، اقدام به تحقیقات بازار، مطالعه رفتار مصرف‌کننده، عقیده سنجی از مشتری در مورد کانال‌های قیمت محصول، ارزش‌ آفرینی فرآورده و… می کنند و نتایج تخقیقات را در پسندیدن متخصصین کمپانی قرار می دهند. این کمپانی ها از ابزارهای مختلف برای رسیدن به منظور خویش بهره‌گیری می کنند. تشکیل گروه‌های تمرکز (Focus Groups)، نظر سنجی‌های آنلاین، شبکه ‌های اجتماعی و… کل ابزارهایی هستند که برای گرفتن نظرات مشتریان در باره محصول، برند، بسته بندی و قیمت استفاده می‌شود لغایت پیش از روانه کردن محصول به بازار، اقدام به اصلاح موارد بایسته نمایند، زیرا خرج تغییرات پس از ورود محصول به بازار به مراتب اغلب است. نرفتن فرآورده یا بهره ناچیز بازار، خود بیشترین هزینه‌ای است که شرکت برای آماده نبودن خود می‌پردازد.

 

لذا توجه به این نکته که در سازمان کل چیز مثل یک سیستم به هم پیوستگی عمل می کند و هر ایرادی در هر کجای این سیستم، باعث کارایی بر عملکرد کل سازمان و در پایان تاثیر بر خروجی کل سیستم می گذارد، باید برای هر مدیری ضروری باشد. در واقع به عنوان یک مولفه خروجی برای یک سازمان، می تواند نشانه ای از ایرادات کلی در آن سیستم باشد. مقصر نرفتن یک محصول، تنها دسته کمپانی نمی باشد و این ایراد باید مایه گوشزد کردن نواقص زیادی در پروسه همه سازمان، برای مدیران است.

 

بنابراین اولین قدم در مواجهه با دشواری ها برآمده از تفریق ، تغییر نقطه نظر به سخت و تصادف ریشه ای با آن است که لازمه آن داشتن رویکرد علمی‌ و امروزین به بازار یابی به عنوان یکتا از مهم ‌ترین پایه ها سازمان‌ های انتفاعی است.

 

اولین گام در تغییر رویکرد به بازاریابی، تغییر نگرش نسبت به هزینه های آن می باشد. بسیاری از مدیران، خرج های بازاریابی را خرج ای اضافی می دانند و اندیشه می کنند بیچارگی مشتری را تنها با تکیه بر تجربه مدیریتی خویش و بدون هیچ هزینه اضافی می توانند تشخیص دهند و دیگر نیازی به این همه هزینه برای بازاریابی نمی باشد. این مورد یکی از خطرناک ترین رویکردها در دنیای رقابتی امروز محسوب می شود. مدیران ما باید درک کافی داشته باشند که در دنیای پیچیده امروز که همه افراد سلیقه ها و نیازهای مختلفی دارند و از جانب سایر کمپانی هایی که رقیب محصولات محسوب می شوند و به هر نحوی کوشش در محصولات خویش دارند و با یکدیگر تعامل می کنند، شهود مدیریتی به انفرادی چاره کار نمی باشد و توانا به حل این کلاف پیچیده نیست.

 

پینر دراکر والد علم مدیریت مدرن نظر دارد، تنها دو بخش سودآور در هر سازمان هستی دارد که دربرگیرنده دسته های بازاریابی و نوآوری می شوند. بازاریابی به این دلیل که باعث جذب مشتریان جدید برای کمپانی می شود و مشتریان قبلی را مدیریت می کند و ابتکار به دلیل اینکه محصولات جدید، مطابق با نیازهای مشتری را تولید می کند و مایه متمایز شدن کمپانی نسبت به رقبا می شود.

 

توجه به این نکته که بیشتر مشکلات شرکت، مربوط به دیدگاه سنتی مدیران نسبت به بازار و مشتری می باشد می تواند به شما کمک کند تا بر دشواری ها موجود غلبه نمایید. زیرا تجربه یک یا چند تن دیگر به انفرادی نمی تواند پاسخگوی این پیچیدگی باشد و بیچارگی به دسته های مجزا برای رویارویی با این موارد که بتوانند این محیط پیچیده را کاوش کرده و سطح انتظارات مشتریان را فهم نموده و قادر به یافتن مسیر حل پاسخگویی به این مطالبات باشد، بیش از پیش نمود پیدا می کند.

بازاریابی و در ایران چگونه باید انجام شود؟

مدیران ما باید بپذیرند که کلید کامیابی در این بازار رقابتی، ارتباط پیوسته با مشتریان است و شرکت هایی برد می کنند که قصد پایانی خویش را برآورده کردن نیازهای مشتریان قرار می دهند. شرط فرآورده این است که قادر به رفع نیاز خاصی از مشتری بوده و مشتریان مناسبی را قصد گرفته باشد. قیمت و کانال توزیع و مناسبی برای آن طرح ریزی شده باشد و در ته اینکه یکپارچگی در تمام جنبه های بازاریابی آن وجود داشته باشد.

 

مدیران ما باید ایمان کنند که در این محیط رقابتی کلید موفقیت، بستگی پیوسته با مشتریان است و شرکت‌هایی کامیاب هستند که منظور خود را برآورده کردن دربایستن مشتری قرار داده‌اند. فرآورده ما به شرطی می‌رود که دربایستن خاصی از مشتری را بر آورده کند، پیام صحیحی به مشتری در مورد بر آورده کردن این احتیاج بدهد، مشتریان مناسبی را قصد گرفته باشد، قیمت و کانال و پخش مناسبی برای آن طراحی شده باشد و در چکیده کلام، یکپارچگی در تمام جنبه‌های بازاریابی آن هستی داشته باشد.


akhbar tecnolozh5 بازاریابی ,مشتری ,مشتریان ,خویش ,کمپانی ,بازار ,مناسبی برای , محصولات ,برآورده کردن , فرآورده ,ایران بازاریابی ,دنیای رقابتی امروز منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ملودی طرح اینجا همه چی هست تو تموم زندگیمی کرک دانلود جدید دکتر بورس